همیشگی ها

I wanna say something to you...

همیشگی ها

I wanna say something to you...

الشمس و القمر

چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۶ ق.ظ


بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه...

نه هرگز!


بی تو حتی شب من ماه ندارد

پایِ سست و تنِ فرسوده ام آخِر که به آن کوچه دگر راه ندارد

بی تو یک شب منِ تنها هوسِ کویِ تو کردم

هوسِ مویِ تو و بویِ تو و رویِ تو کردم

سرِ سجاده ی خود تا به سحرگاه نشستم

بند از پای گسستم چشم ها بستم و در خویش شکستم

گله کردم ز نگاهت وان دو چشمانِ سیاهت بوسه ی گاه به گاهت

گله کردم گله کردم به خدایت!


بی تو شب ماه ندارد ابر هم گاه ندارد به سحر راه ندارد در بساط آه ندارد

دلِ سنگی که تو داری به خدا شاه ندارد!

دوش گفتم به خدایت که شب و روز ندارم 

که ز دستت نفسم حبس در این سینه و مبهوت نگاه و همه جانم نگران است!

نیمه شب بود و هوا رام.قطره ی اشک خدا پنجره را شست!

چشم ها خیس....پای ها سست.

لرزه افتاد به جانم.تو کجایی؟نگرانم نکند باد بیاید حالتِ مویِ تو برهم بزند یا بخرامد در اتاقی که تو خوابی!

نکند زوزه ی یک گرگ،از سرت خواب پراند..!نگرانم نگرانم..

من پر از دغدغه و شب پر از آرامش و محجوب.

من قسم می خورم این بار به آرامشِ این شب، به سیاهیِ سماوات ،به کواکب، به سیارات

*حذر از عشق ندانم سفر از پیشِ تو هرگز نتوانم نتوانم!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۳۱
.:Baran:. ..

نظرات  (۳)

هرگز نتوانم نتوانم....

به به، به به 

عجب شعر قشنگی :دی 

*****

آرامش و شادی الان تو، بهترین عیدی خدا بود ...

*****

حذر از عشق ندانم، سفر از پیش تو هرگز نتوانم ... نتوانم ...

پاسخ:
همشو مدیون توام:)

نچ، تو فقط مدیون خودتی و خدای خودت :) 

*****

از من گوشه ی ذهنت داشته باش

بی تو هرگز نتوانم ... 

نتوانم ...

پاسخ:
خدا رو بابت داشتنت شکر میکنم آسمونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی